هفته ی چهارم

خب من این هفته را تعطیل اعلام میکنم چون فقط مایه حرص خوردنم میشه هفته ی اول کلاسهاست و من یکمی هولم از هفته ی دیگه دوباره میام و گزارش میدم

هفته سوم

سه شنبه:
هفت صبح : یک نان تست گندم کامل با کره بادوم زمینی و عسل
ده صبح : یک گلابی
بیست و شش دقیقه دو + یکساعت پیلاته
یک : نصفه نان پیتا با پنیر و گردو و خرما
چهار: نصفه جوجه کباب + نصفه نان پیتا + هوماس معمولا هوماس نمی خوردم اما از بس گشنه بودم ها
هفت: چای و شیرینی
نه و نیم شب :سالاد مفصل
روز خوبی بود همه چی طبق برنامه بود

چهار شنبه:

هفت صبح : یک نان تست گندم کامل با کره بادوم زمینی و عسل
خوابم میومد نرفتم بدوم بعدش هم که گرمه بدنم هم درد می کنه از پیلاته و فعالیت های بنایی دیروز
ده: نصفه نان تست گندم کامل با کره بادوم زمینی و عسل
همینطور پیوسته تا دو: یه دسر کاکایویی و یه ماست میوه ای الکی خوردم اینا رو
سه : نصفه ی غذای دیروز


وای! من چرا بقیه ی روزهام را ننوشتم؟ از بس کلافه بودم و اخلاقم بد بود انضباطم هم خوب نیست وقتی مسیر دویدنم را توی مپ مای ران می کشم دیگه فکر می کنم کارم تمومه و نمیام اینجا!
فعلا مشکل اصلیم اینه که آخر هفته ها همه چی بهم میریزه خواب و خوراک و ورزش ... الان هم که دوشنبه است صبح بعد از صبحانه به جای دویدن دوباره خوابیدم قول میدم تا شب بیام گزارش دویدنم را بدم.

هفته ی دوم

سه شنبه: دیر بیدار شدم
صبحانه همیشگی ساعت ده
یه گزشکلاتی یکی که بهش هدیه داده بودم زنگ زد اینقدر تعریف کرد که دلم ضعف رفت!
یک: ناهار یه تکه استیک + فلفل سبز + یک نان تست
چهار: یه اسموتی از استارباکس
هفت: یه شلیل
پنجاه دقیقه پیاده روی
ده: دوسوم نان پیتا + برش بزرگ پنیر بلغاری + قاچ بزرگ هندوانه

چهار شنبه:
هشت و نیم: نان و کره ی بادوم زمینی و عسل
یازده و نیم : نصفه نان و کرهی بادوم زمینی و عسل + یک لیوان شیربی چربی
یک: یه دونه سیب
دوونیم: (یک سیب زمینی + یک کدو + یک چهارم پیمانه باقالی) آب پز + چند تکه گوشت باقیمانده از استیک دیروز+ فلفل سبز
+ سس خردل و کچاپ
پنج: چندین تا توت فرنگی + یخ توی مخلوط کن
یه دونه از این اسمارتیز های جدید

رفتم دویدم بعد از یه ربع بارون گرفت بازم یه ربع دویدم تا برگتم خونه یکمی هم تند تر دویدم تقریبا ३ مایل ولی برنامه ام بیشتر بود
هشت: سالاد کاهو و هویج و فلفل سبز
+ یک پیمانه انگور قرمز نصفه نون پیتا و پنیر

دو لیوان چای و یه گز شکلاتی

پنج شنبه:
صبحانه همیشگی
یازده: یک سوم نان پیتا با پنیر و گردو
هفت: یه نان پیتا + املت گوجه و فلفل خیلی چسبید کلی وقت بود اینجوری سیر نشده بودم
پراکنده: هلو توت فرنگی کمی دسر ژلو کاکاؤویی

جمعه:
صبحانه: نان سفید نانوایی با کره بادوم سزمینی و عسل
یازده: نان سفید نانوایی با پنیر و مربا

دو تا سه پیاده روی
سه ونیم : یه ایوان بزرگ شیر + یه موز + نصفه پیمانه برشتوک شکلاتی
یه دونه اسمارتیز
سه تا توت فرنگی
وای از شب! یعنی اسم این دوستمون را قراره بذاریم آقای قیف! دقیقا یه قیف میذاره تو دهان آدم و هی میریزه توش نمی دونه من چقدر مبارزه با نفس باید بکنم که کم بخورم هی تشویق می کنه بخور! منم کم جنبه
یکی و نیم هات داگ + یک همبرگرذغالی + سالاد بقیه اش را دیگه نمی گم!

شنبه:
صبحانه ده صبح
ناهار پنج عصرنصف غذای رستوران مکزیکی
پیاده روی بعد از ناهار
چیز دیگه ای نخوردم همش را خوابیدم

یکشنبه: حالم خوب نبود خیلی ضعف داشتم نامرتب و بد چیز خوردم نمی نویسمش

دوشنبه:
صبحانه ساعت هفت
پیش از ظهرانه ساعت یازده
ناهار ساعت چهار نصفه ساندویچ بوقلمون
ساعت هفت سقیه ی ساندویچ + یه عالم شیرینی جات

زیاد راضی نیستم از این هفته خورد و خوراکم مرتب نبود

سلام
من از این هفته فعالیت های ورزشی و خوردنیم را ثبت می کنم و جدی تر از همیشه می خواهم که ورزشکار بشم وزن کم کنم و وقتی جلوی آینه می ایستم از خودم خوشم بیاد
سه شنبه:
هفت صبح : یک نان تست گندم کامل با کره بادوم زمینی و عسل
چهل دقیقه پیاده روی تند شش دقیقه دو
ده صبح : یک نان تست گندم کامل با کره بادوم زمینی و عسل
سه: بستنی توی خونه داشتم
هشت و نیم شب : ساندویچ هشت اینچی بوقلمون با یه کاهو و جوونه و نان گندم کامل

چهار شنبه:
هفت صبح : یک نان تست گندم کامل با کره بادوم زمینی و عسل
چهل دقیقه پیاده روی نه زیاد تند
ده صبح : یک نان تست گندم کامل با کره بادوم زمینی و عسل
یک: نصفه ساندویچ ماهی تن متل ساندویچ دیروزی
سه و نیم : اسموتی (آبمیوه و یخ)
شش: بقیه ی ساندویچ
نه: سالاد + نصفه نان پیتا و پنیر+ طالبی

ملاحظات: شبها گرسنه ام فکر کنم کم می خورم زندگیم الان حسابی فعاله چون مشغول بنایی هم هستم
رفتم کفش و مایو شنا و یه تاپ ورزشی و تشکچه ی ورزش خریدم
یه گام شمار هم می خوام

پنج شنبه:
هفت صبح : یک نان تست گندم کامل با کره بادوم زمینی و عسل این یکی نان از نانوایی خریده شده یکمی بزرگتره
امروز دویدم فکرکنم حدود سه و نیم مایل نتونستم توی mapmyrun پیداش کنم مسیر پیاده روی و دوچرخه است سه بار وسطش نفس گرفتم هر بار کمتر از دو دقیقه آخر راه یکی از این ماشینهای چمن زنی که دستکمی از تراکتور ندارند اومد پشت سرم منم با تموم قوا دویدم که بهم نرسه خوب شد فهمیدم توانم بیش از اونیه که فکر می کنم
یازده و نیم: شوید پلو و ماهی نه کم نه زیاد + یک خرما
سه: موز (گرسنه بودم مث چی!)
پنج: یه شلیل + یخ + بستنی
ده: یه نون تست گندم کامل با پنیر بلغاری + سالاد

ملاحظات: سر درد گرفتم فکر کنم نباید تند می دویدم

جمعه:
هفت صبح : یک نان تست گندم کامل با کره بادوم زمینی و عسل
ده: یک لیوان شیر
یازده و نیم: شیر و برشتوک کم

آخر هفته تنبلی کردم و بیشتر از برنامه خوردم نه بیشتر از روزهای عادی قبلش ورزش هم نکردم تا یکشنبه ظهر که رفتم پیاده روی حالم خوب نبود در کل

دوشنبه: دختر خوب فعال روی برنامه :) یکساعت دو و پیاده روی.